بخش هفتم-چهره امام حسين علیه السلام

در چهره امام حسين عليه السلام نشانه هاي جدش، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله آشکار شد؛ زيرا در اوصاف خود همانند آن حضرت بود و در اخلاقي که پيامبر به آنها بر ديگر پيامبران، امتياز يافت نيز همانند وي گرديد.
«محمد بن ضحاک» اورا توصيف نموده گفت: «بدن حسين، شبيه بدن پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بود» (1) .
و گفته شده: «از ناف تا پاهايش، شبيه پيامبر صلي الله عليه و آله بود» (2) .
و حضرت امام علي عليه السلام فرمود: «هرکس دوست دارد که به شبيه ترين مردم به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ما بين گردن و دهان آن حضرت بنگرد، به حسن نگاه کند و هرکس دوست دارد که به شبيه ترين مردم به رسول خدا صلي الله عليه و آله از گردن تا قوزک پا نگاه کند، از نظر خلقت و رنگ، به حسين بن علي بنگرد...» (3) .

ادامه نوشته

بخش ششم-عنايت پيامبر به امام

پيامبر صلي الله عليه و آله شخصاً سرپرستي امام حسين را به عهده گرفت و به وي توجهي فراوان داشت و روحش را با روح خود و عواطفش را با عواطف خويش آميخته ساخت. و بنابر آنچه مورخان مي گويند، انگشت ابهام خودرا در دهان وي مي گذاشت و آن حضرت، وي را پس از تولدش گرفت و زبانش را در دهان او گذاشت تا او را از تراوش نبوت، تغذيه دهد، در حالي که به او مي فرمود: «هان اي حسين! هان اي حسين! خداوند نپذيرفت جز آنچه را خود خواهد - يعني امامت را - که در تو و در فرزندانت باشد...» (1) .

بخش پنجم-مراسم ميلاد امام حسين

پيامبر صلي الله عليه و آله شخصاً بيشتر مراسم شرعي تولد مولود مبارکش را به جاي آورد و اين اعمال را انجام داد:

 

اذان و اقامه

پيامبر صلي الله عليه و آله مولود بزرگوارش را در آغوش گرفت و در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپ او اقامه راخواند (1) و در خبر آمده است که: «اين عمل، نگهدارنده نوزاد از شيطان رجيم است» (2) .
نخستين صدايي که به گوش حسين عليه السلام رسيد، صداي جدش حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله بود؛ نخستين کسي است که به سوي خدا روي آورد و مردم را به طرف او خواند و سرود آن صدا: «اللَّه أکبر لا إله إلّا اللَّه...» بود.
پيامبر صلي الله عليه و آله اين کلمات را که جوهر ايمان و واقعيت اسلام را در بردارد، در جان فرزند نوزادش کاشت و او را به آنها تغذيه نمود و آنها از عناصر و ارکان وجوديش گرديد و در همه مراحل زندگيش، شيفته آنها شد، پس به سوي ميدانهاي جهاد شتافت و همه چيز را فدا کرد تا اين کلمات در زمين، بلندي يابد و نيروهاي خير و صلح، حاکم شود و نشانه هاي ارتداد جاهلي - که براي خاموشي نور خدا کوشا بود - درهم کوبيده و نابود شود.

 

ادامه نوشته

بخش چهارم-سال ولادت امام حسين

سبط پيامبر صلي الله عليه و آله در سال چهارم هجري (1) ، چشم به دنياي وجود گشود. و گفته شده که در سال سوم بوده (2) و راويان در مورد ماه ولادت آن حضرت، اختلاف دارند و اغلب بر آنند که در ماه شعبان و در روز پنجم از آن مي باشد (3) و بعضي از آنان روز ولادت را معين نکرده اند بلکه گفته اند چند شبي از شعبان گذشته، به دنيا آمد (4) و بعضي از مورخان اين موضوع را ناديده گرفته و به گفتن اينکه در شعبان به دنيا آمده اکتفا نموده اند (5) و بعضي از بزرگان بر اين باورند که آن حضرت در آخر ربيع الاول ولادت يافته و اين بر خلاف مشهوراست پس توجهي به آن نمي شود (6) .
ادامه نوشته

بخش سوم-گريستن پيامبر بعد از ولادت

هنگامي که مژده تولد سبط پيامبر اکرم به آن حضرت داده شد، بلا فاصله به خانه بضعه اش فاطمه عليها السلام شتافت، در حالي که قدمهايش را سنگين بر مي داشت و غم و اندوه بر او چيره گشته بود، پس با صدايي گرفته و اندوهناک صدا زد: «اي اسما! پسرم را نزد من بياور».
ادامه نوشته

بخش دوم-قبل از ولادت

بخش دوم-قبل از ولادت و تعبیر یک خواب

نوزاد نخست

درخت نبوت و شجره امامت، ذرّيّه طاهره اي را چون شاخه هايي از خود جدا کرد که امتداد رسالت پس از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله مي باشد. نخستين نوزاد، ابو محمد زکي بود که جان پيامبر صلي الله عليه و آله از شادي وي لبريز شد، پس توجه به وي را آغاز کرد و او را با نمونه ها و کرامتهاي نفسانيش تغذيه مي کرد، کرامتهايي که بازتابش سراسر جهان را در برگرفته است. (1) .
تنها روزهاي اندکي که بعضي مورخان آنهارا 52 روز (2) نوشته اند، سپري شد، سيده زنان، حمل جديدي را داشت که حضرت رسول صلي الله عليه و آله و ديگر مسلمانان بابي صبري منتظر بودند در حالي که همه اميدوار و آرزومند بودند که خداوند آن ستاره را با ستاره اي ديگر همراه سازد تا آسمان امت اسلامي را روشن سازند و امتدادي براي حيات رهايي بخش عظيم باشند.


ادامه نوشته

بخش اول-پدر و مادر امام حسین

مادر :

 وي آن نهال پاک است از سيده نساء العالمين فاطمه زهرا عليها السلام که خداوند اورا به فضل خويش طاهر گردانيد و او را قرار داد تا از ضلالت، هدايت کند و از تفرقه، به جمع باز آورد... او فاطمه زهراست که اخگري از روح پدر و فيضي از نور او دارد و شعاعهايي از هدايتش که وي محل عنايت و توجه او بود و با هاله اي از بزرگداشت و تقدير دربرش گرفت و دوستيش را بر مسلمين فرض کرد تا جزئي از عقيده و دينشان باشد در حالي که فضيلت و جايگاه عظيمش را در اسلام گسترده ساخت تا الگويي براي زنان امتش باشد.

ادامه نوشته